امروز این جهانشهر تاریخی در نبردی نا برابر، پنجه در پنجه بلای خشکسالی افکنده، به گونهای که کاهش چشمگیر آبهای زیرزمینی دشت بزرگ اصفهان که در فرجام ایام طولانی خشکسالی و براساس بهرهبرداری نا به سامان از این ثروت ملی صورت گرفته، امتداد حیات فرهنگی و تمدنی این جهانشهر را دچار مخاطره جدی کرده است.
اصفهان شهر تاریخ
استان اصفهان از منظر جغرافیایی در محور مرکزی فلات مرکزی ایران واقع شده به گونهای که این فلات از شمال به رشته کوههای سترگ البرز، از غرب به رشته کوههای سر به فلک کشیده زاگرس و از شرق به کوههای پراکنده شرق و مرکز ایران همچون «شیرکوه»، «تفتان» و «کرکس» محدود شده و این کوهها همچون مثلثی این فلات تمدن ساز را در بر گرفتهاند.
بنابر استنادات برخی دیرینهشناسان همچون رومن گریشمن فرانسوی تا بیش از پانزده هزار سال قبل فلات مرکزی ایران دورانی پر از بارندگی را تجربه نموده، لذا بر اساس نظر برخی محققان، دریاچهای عظیم و کم عمق در قلب فلات مرکزی ایران شکل یافته بود که بر اساس برخی نظریات دریاچه «تیتس» خوانده میشده.
فارغ از درستی یا نادرستی این نظریه، امروزه در بخشهای مختلفی از استان، همچون کاشان در محور شمال استان اصفهان و یا شهرهای «دولت آباد» و «خورزوق» در محور شمالی شهر تاریخی اصفهان و همچنین روستای «کلهرود» از توابع شهرستان شاهینشهر و میمه شواهدی انکار ناپذیر از وجود این دریاچه بزرگ و اسرارآمیز یافت شده است.
به هر ترتیب با پایان عصر بارندگی، فصل خشکسالی از حدود ۱۲ هزار سال پیش در فلات مرکزی ایران آغاز و انسان نخستین (غارنشین) که ردپای حیات اجتماعی او در این منطقه به بیش از ۴۰ هزار سال قبل میرسد، غار را رها کرده و یکجانشین شد و از آنجا بود که عصر فرهنگ و سپس تمدن در این دوران به تدریج در فلات مرکزی ایران شکل گرفت.
بیتردید وجود آب نقشی انکار ناپذیر در شکلگیری عصر فرهنگ و سپس دوران تمدن داشته است، لذا منابع محدود آب در فلات مرکزی ایران همچون «زایندهرود» همواره نقشی اساسی در امتداد حیات فرهنگی و تمدنی مردمان این محدوده از سرزمینمان ایفا کرده است.
با امتداد دوران خشکسالی و پدید آمدن کویر مرکزی ایران که به تدریج جا پای دریاچه «تیتس» و بیشههای انبوه فلات مرکزی ایران میگذاشت، مردمان این سرزمین آموختند که چگونه در مصاف با طبیعت نامهربان نه تنها فرهنگ و تمدنی پایدار را پدید آورند بلکه آن را جهانی ساختند، بگونهای که اصفهان در سدههای پنجم و ششم و سپس در سدههای یازدهم و دوازدهم هجری قمری در امتداد حیات چند هزارساله خود (در دوران اسلامی) توانست نقش اساسی در امتداد حیات فرهنگی و تمدنی ایرانیان ایفا کند بهنحوی که بروز مکتب اصفهان در سدههای یازدهم و دوازدهم هجری قمری این شهر را در حوزههای علوم مختلف همچون ادبیات، علوم دینی، فلسفه، عرفان، هنر و بهویژه معماری و سایر علوم به جهانشهری بزرگ بهعنوان آخرین جلوهگری جهان شرق در برابر جهان غرب بدل ساخت. با این وصف اصفهان توانست نقش ارزشمندی در شکلگیری فرهنگ و تمدن غنی جهان اسلام در طی این دوران ایفا کند.
اقلیم اصفهان
اصفهان در طول تاریخ همواره بخشی از مناطق کم بارش کشور بهشمار میرفته، لذا مردمان دشت عظیم اصفهان که در پیرامون خود کوهی مرتفع چندانی نیز به چشم نمیبینند در طول حیات چند هزارساله خود وابستگی تامی به آب زایندهرود بهعنوان تنها منبع آبی این دشت فراخ داشتهاند.
نیاکانمان در مناطق کم بارش و کویری در طول حیات پر بار خود همواره توانسته بودند با اندیشیدن و به کارگیری راهکارهای مختلف، حیات فرهنگی و تمدنی این سرزمین کهن را امتداد بخشند بهنحوی که پیشینه حفر قنات در کنار استفاده از آبهای سطحی در ایران به بیش از ۴هزار سال قبل میرسد، با این وصف این قناتها که برخی از آنها از جمله سه قنات در پهنه استان اصفهان امروز در فهرست میراث بشری به ثبت جهانی رسیدهاند کوششی بود در راستای تداوم حیات، به گونهای که شادروان دکتر «ابراهیم باستانی پاریزی» از قنات بهعنوان «حماسه کویر» یاد کرده و آنها را رگهای حیات مردم در تن زمین تفتیده خوانده است.
هم اینک نزدیک به دو دهه است که فلات مرکزی ایران دچار پدیده خشکسالی شده، لذا تداوم خشکسالی در کنار افزایش جمعیت در این فلات از یکسو و محدود بودن منابع آبی از سوی دیگر باعث شده تا برخی مسئولان دانسته یا نادانسته تا آنجا که توانستهاند نه تنها با ایجاد انشعابات مختلف، آب زایندهرود را به مناطق مختلف انتقال دادهاند بلکه مردم نیز با حفر چاه عمیق و در اقدامی در خلاف قوانین حفر قناتهای تاریخی، باقیمانده این آبهای زیر زمینی را که به تدریج و در طول هزاران سال در دل زمین جمع شده بود را به یکباره از تن خاک به بیرون کشیده و همین امر باعث ریزش تدریجی زمین به صورت قائم یعنی حرکت رو به پائین به دلیل خالی شدن سفرههای آب زیرزمینی به دو صورت فرونشست و فروچاله در بلند مدت شده که بسیار هم خطرناک است. با این وصف این پدیده توسط زمینشناسان چنان خطرناک شناخته شده که از آن بهعنوان «سرطان پوسته زمین» یاده کرده و هماینک با کمال تاسف در ۲۰۰ دشت کشور از جمله دشت اصفهان به صورت تدریجی در حال گسترش است.
فرونشست زمین در اصفهان
در طی دهه نود خورشیدی برخی علائم فرونشست زمین در دشت اصفهان و بهویژه شهر تاریخی اصفهان پدیدار شد، با این حال در طی دو سال گذشته این پدیده جدیتر شده و خطرات آن همواره توسط مسئولان، کارشناسان و صاحبان رسانه در اصفهان همواره گوشزد شده. با این وصف باید توجه داشت که پرداختن به این رخداد طبیعی که عمدتا توسط انسان پدید آمده باید به صورتی کاملا علمی و با بیان استنادات علمی و متقن و با تدقیق روشن توسط سازمانهای ذیربط همراه شود تا بتوان به نتیجهای دقیق و روشن برای مطالبات بعدی دست یافت در همین راستا به نظر میرسد ذکر چند نکته خالی از لطف نیست:
-
\t
- لزوم همراهی و مساعدت معاونت عمرانی استانداری و نهادهای ذیمدخل همچون اداره کل مدیریت بحران استانداری برای بسیج سازمانهای مرتبط با این رخداد همچون سازمان آب منطقهای، سازمان راه و شهرسازی، سازمان جهاد کشاورزی، سازمان منابع طبیعی، سازمان جنگلها و مراتع، سازمان میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و شهرداریهای شهرهای در معرض خطر فرونشست در راستای شناسائی و بررسی وضعیت موجود. \t
- لزوم هماهنگی در بررسی بافتهای جمعیتی در راستای بررسی علائم فرونشست بهویژه در داخل کلانشهر اصفهان \t
- لزوم بررسی دقیق بافت تاریخی شهر اصفهان بهصورت جداگانه در دو بخش محورهای تاریخی شهر و پلهای تاریخی در محور زایندهرود در داخل شهر اصفهان، توسط کارشناسان، زیرا تاثیر تداوم خشکی زایندهرود بر پایههای پلهای تاریخی را جدای از پیشروی احتمالی و فرونشست در داخل بافت تاریخی شهر باید بررسی کرده و به یک نتیجه منطقی دست یافت. \t
- لزوم پیگیری موکد به ویژه مسئولان در راستای جریان داشتن دائمی زایندهرود، زیرا در حال حاضر از مسیر حدود ۴۰۰ کیلومتری زایندهرود نزدیک به ۱۵۰ کیلومتر آن که عمدتا دشت بزرگ اصفهان نیز در همین مسیر واقع شده خشک است، لذا خشکی زایندهرود و مادیهای منشعب از آن که تنها منبع تامین آب شرب، کشاورزی و آبهای زیرزمینی اصفهان است هم اکنون خشک شده و همین امر برعدم تزریق آب و کاهش تدریجی آبهای زیرزمینی دشت اصفهان تاثیر مستقیم دارد. \t
- لزوم آموزش فرهنگ صرفه جوئی آب به شهروندان به گونهای که کلانشهر اصفهان هم اکنون بیش از دو میلیون نفر جمعیت دارد و همین امر با توجه به کوچکتر بودن اصفهان در ادوار تاریخی باعث شده تا بخش قابل توجهی از آب زایندهرود در مصارف شهری به هدر رود. \t
- لزوم تغییر سریع الگوی کشت در کشاورزی از غرقابی به سایر الگوهای موجود و همچنین لزوم آموزشهای لازم به کشاورزان در راستای تغییر محصول خود از محصولات نیازمند آب به محصولاتی که کمتر آب طلب میکنند. \t
- در همین راستا و در طی سالهای گذشته در برخی مناطق استان الگوی کشت به کشت برخی محصولاتی که آب کمی نیاز دارند همچون: پسته و زعفران تغییر یافته و همین امر نه تنها بر کاهش مصرف آب تاثیر داشته بلکه این تبدیل به جذابیتهای گردشگری در مناطق مرکزی و شرق استان اصفهان شده است.
به هر ترتیب اصفهان در طول ادوار مختلف تاریخی به جهانشهری بزرگ در راستای امتداد حیات فرهنگی و تمدنی این ملت بزرگ بدل شد که نشانهای آن همواره هویدا است، پس بکوشیم تا به وارثین شایستهای برای نیاکان خداجو و هنرمند خود بدل شویم تا نسلهای آینده نیز بتوانند به ما بهعنوان نیاکان خود افتخار کنند.
انتهای پیام/